یک- اینکه تجمع در مقابل مجلس در اعتراض به عدم برخورد با معضل بی حجابی از نظر قانون درست است یا نه الان موضوع نوشتار من نیست. الی ماشاءالله صاحبنظران مشغول رد و بدل فرضیات و دیدگاههای خود در این خصوص هستند. احتمال هم میدهم مثل دفعات قبل بریزند و عدهای را بگیرند ببرند که این غائله موقتا به پایان برسد. اما زاویهای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که بالاخره مردمیکه عمری را پای اسلام و انقلاب صرف کرده و از داشتههای مادی و معنوی خود برای حفظ انقلاب مایه گذاشته اند فریاد دردناک خود از این حجم بی توجهی به ظواهر دین را چگونه باید فریاد کنند؟ وقتی میبینند مسئولین خوش نشین به مرض تجاهل و غفلت دچار شده و مسالهای را مهمتر از تعاملات سیاسی و سهم خواهی فردی و باندی خویش نمیبینند چگونه باید پیام خون شهدا را تلنگر بیداری آنها قرار دهند؟
دو- من بعضی از این بچههای معترض یا متحصن را از نزدیک میشناسم. خدا میداند این بندگان خدا تنها دغدغه حجاب را نداشته و بارها به خاطر مطالبه عدالت و مبارزه با فساد و رانت و فشار معیشت و... فریاد برآورده و بعضاً اسیر زندان و دادگاه و... شده اند. حرف بچهها این است به اسلام باید در همه زمینهها به خصوص سبک زندگی فردی و حاکمیتی عمل شود. اما فراموش نشود که حجاب یکی از مهمترین نمادهای جامعه دینی است که قبح شکنی از آن زمینه ساز بی غیرتی و بی تفاوتی نسبت به سایر آموزههای دین خواهد بود.
سه- این چه منطقی است که اگر نظام با کشف حجاب برخورد کند ممکن است شورش شود یا عدهای بیشتر کشف حجاب کنند! اینطوری که باید قدم به قدم در هر زمینهای عقب نشینی کنید. خب بیخود کردید دو سال وقت مملکت را گرفتید هزینه درست کردید که قانون جدید تصویب شود. همان قانون قبلی را اجرا میکردید. مدعی هستید شما هم دغدغه حجاب و عفاف دارید اما همان قانون قبلی را هم رها ساخته اید. محض رضای خدا یکبار بدون استفاده از وسیله شخصی راهی بعضی مراکز تفریحی و... شوید. کار از برداشتن روسری گذشته و پوشش معدودی از بانوان که به برکت سکوت مسئولان هر روز تعدادشان بیشتر میشود به استفاده از لباسهایی کشیده که بعضا نصف بدنشان بیرون ریخته است.
چهار- حالا حجاب نه، دقیقا در چه زمینهای قرار است حاکمیت به سمت اسلامیشدن حرکت کند و از حالت یکی به نعل یکی به میخ و شبه جمهوریت و شبه اسلامیت خارج شود؟ به دغدغههای مقام معظم رهبری توجه کنید. در عدالت اجتماعی، در عدالت آموزشی، در اقتصاد در سبک زندگی، در ساده زیستی، در بانکداری، در عرصه صنعت و تولید و... چه عزم و برنامهای برای تحقق دستورات دین و شعائر انقلاب و فرامین رهبری وجود دارد؟ قوه قضائیه ما چقدر توانسته است رضایت مردم را در دفاع از حقوق عامه و برخورد با دانه درشتهای مفاسد اقتصادی و مدیریتی و ... جلب نماید؟
پنج- مسئولین محترم نظام عاقل باشند. بی رغبتی مردم به مشارکت سیاسی یکی از مظاهر بی اعتمادی اجتماعی نسبت به جهت گیریهای مسئولین است. مانده اند عدهای نیروی متدین و مذهبی که زیربار فشار شکننده گرانی و تهاجم اعتقادی و رسانهای دشمن و ... هنوز پشت نظام را خالی نکرده اند. دیگر چرا اینها را میخواهید فراری بدهید؟ سران قوا دقت کنند این تصور که دور هم بنشینید و بگویید شکر خدا یک روز دیگر هم در سایه وفاق گذشت منتج به تمدن نوین اسلامیو زمینه سازی ظهور و رشد و تعالی مادی و معنوی جامعه نخواهد شد. خدا را خوش نمیآید نظامیکه به فرموده رهبری عزیز، خون آورد صدها شهید گلگون کفن است به نقطهای برسد که نه در زمینه اقتصاد و رفاه و معیشت و نه در زمینه فرهنگ و معنویت و عدالت عزم و برنامهای برای برداشتن گامهای بزرگ و تغییر در وضع موجود نداشته باشد.