همه جای دنیا از نظام سیاسی تا مجتمعهای مسکونی با قانون اداره میشود؛ قانون یعنی "تحمیل".
کاربرد "بایدها" و "نبایدها" خوشمان بیاید یا نه، مستلزم تحمیل است.
یعنی حتی آنها که میگویند "نباید" عقیده خود را بر دیگران تحمیل کرد هم در حال تحمیل عقیده خود بر دیگران هستند.
رییس جمهور گفت "شهدا عقیده خود را بر مردم تحمیل نمیکردند".
باید دید منظور از عقیده چیست؟ منظور از مردم چیست؟
تحمیل عقیده شخصی بر دیگران کار نادرستی است؛ اما ذات قانون، الزام آور است. شهدا در خصوص قوانین جاری و خط قرمزهای اعتقادی اهل مسامحه نبودند. قوانین کشور که مبتنی بر احکام شریعت است با خون شهدا به امضا رسیده است.
خاطرات شهدا مملو از ایستادگی در مقابل ناهنجاریهاست.
داخل کشور در بطن نظام اسلامیکه جای خود؛ عباس بابایی دانشجوی خلبانی ارتش شاه در خوابگاه دانشگاه آمریکا هم در وسط اتاق خود طنابی کشید و به هم اتاقی آمریکایی اش گفت تو چون اهل رعایت نجاست و پاکی نیستی این طرف طناب نیا.
پزشکیان میگفت من میفهمم که نمیفهمم؛ اما به نظر میرسد اساساً نمیفهمد که نمیفهمد.
مکتب شهدا از لیبرالیسم جداست؛ اما حتی مکتب لیبرالیسم یا پلورالیسم هم الزام آور و تحمیلی است. اینکه رئیس جمهور بگوید قانون را ابلاغ نمیکنم هم تحمیل عقیده خود بر دیگران است. تحمیل گرانی و ویرانی معیشت و قطع برق و ... که بماند.