loading...

اشک آتش

Content extracted from http://ashkeatash.blog.ir/rss/?1738333544

بازدید : 1
پنجشنبه 24 بهمن 1403 زمان : 18:47
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک آتش

چندباری دفعات متعدد در عراق دیده ام راننده‌ها اخلاق خوبی که دارند مراعات حال مسافر است. ندیدم سر مسافر داد یا غر بزنند. بارها پیش آمده مسافر رفته دستشویی یا کاری داشته کمی‌معطل کرده، نهایتا راننده محترمانه از او خواسته سریعتر بیاید، جایی درخواست کرده برایش نگه داشته و منّت نگذاشته که دیر شده و نمی‌صرفد و چنین وظیفه‌‌‌ای ندارم و...

نزدیکی‌های العماره، راننده به درخواست یکی از مسافران توقف کرد. این مسافر که ردیف جلو نشسته بود خانواده‌‌‌ای جوان بودند با کودکی خردسال. اینطور که متوجه شدم پدرشان آمده بود وسط راه به آنها وسیله‌‌‌ای بدهد. زن جوان هیکل درشتی داشت. پیرمرد داشت دم در ماشین با مرد جوان صحبت می‌کرد. زن از دیدن او جوری که نشان میداد ذوق زده است با لحنی لوس و بچگانه گفت: بابا... می‌دانید که کلمه بابا برای پدر در شهرهای مرزی عراق هم متداول است. پیرمرد هم با لبخندی جواب محبتش را داد. چند لحظه‌‌‌ای گذشت. دوباره زن جوان با همان لحن لوس و بچگانه گفت: بابا (الفش را کمی‌کج بخوانید). پیرمرد هم دوباره با لبخند جواب ناز دختر یا عروسش را داد. دلم می‌خواست بگویم زن گنده از هیکلت خجالت بکش. خب یک دقیقه پیاده شو با پیرمرد سلام و احوالپرسی کن. از جایت جنب نمیخوری بعد ژست میگیری که مثلا چقدر دلتنگ هستی؟!

برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 4

آمار سایت
  • کل مطالب : 41
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 165
  • بازدید کننده امروز : 163
  • باردید دیروز : 334
  • بازدید کننده دیروز : 335
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 511
  • بازدید ماه : 3437
  • بازدید سال : 4821
  • بازدید کلی : 88993
  • کدهای اختصاصی