نه گوسفند نه گرگ، اگر میتوانی انسان باش اگر نه ببوس این صندلی مفت چنگ لیستی و بادآورده و فیش پر عیش حقوقی و حقیقی را و برو هر جا که جای واقعی و برازنده شخصیت مذبذب توست. نماینده مجلسی هستی که قرار بود عصاره فضائل ملت باشد. خودت را حقیر میدانی و بی هویت و فاقد مبنا و سرگشته و بی برنامه و شعار ده و پاچه گیر خودیها و خودشیرین اغیار و مشتت و بی هدف و توخالی و پرتناقض، به خودت مربوط است. کاش گوسفندی بودی در دندان گرگ بلکه خاصیتی داشتی؟! میدانی برای هر دقیقه جلسات مجلس چقدر هزینه میشود؟ بعد یکی مثل تو به برکت آویزان شدن به لیستهای من درآوردی و معاملاتی در فقدان اقبال عمومی، گمنام و ناشناس از روستایی شمالی به نمایندگی پایتخت وارد مجلس شوی و جز پرخاش و خودنمایی و عقده گشایی عملکردی نداشته باشی و در آخر بفهمیکه به اندازه میش در چنگال گرگ، خاصیتی نداشته ای؟ حلال است این پول و پزی که به دست آوردی؟ امثال تو شباهت به گرگ ندارند و منافع عموم در حکم میش گرفتار و بی پناه؟ میخواهی گوسفند باشی لااقل نفعی به مردم برسان نه به اذناب قدرت و باندهای ثروت و طریقت جان نثاری دولت، بلکه آن صندلی مغصوب و مهدور خیری هم داشته و کمتر وبال آخرتت باشد. لایُری الجاهل الا مفرطا او مفرّطا.