در مَثَل که مناقشه نیست. آنچه مینویسم صرفا یک اتُد اولیه است، یک دغدغه؛ یک قلقلک ذهنی که در فرصتی دیگر تحقیق و تدقیق بیشتری را میطلبد.
انصار حزب الله که در تهران راه افتاد خیلی سر و صدا کرد. با تجمعات و سخنرانیهای افشاگرانه و گاه با درگیری مانع از فعالیت بسیاری از باندها و گروههای غربگرا میشد. حالا اینکه چقدرش درست بود چقدرش غلط حرف من نیست. به مرور از این بچهها خواستند که بروند جمعشان را ثبت رسمیکنند، دفتر بزنند، نشریه راه بیندازند، سر و شکلشان را مرتب کنند و... یادم است همان وقت یکی از مسئولان دولت اصلاحات با نیشخند گفت که تبعیت از چارچوبهای رسمی، مانع از فعالیتهای عادی و معمول انصار گردیده و تأثیرگذاری آن را در حد نشریات و احزاب دیگر تقلیل خواهد داد. الان دیگر اسمیاز انصار جز روی کاغذ نیست.
آنهایی که میخواستند مانع از برخورد با بدحجابی شوند همان اول که نگفتند ما با حجاب مخالفیم. جوّ دادند که مگر مملکت نیروی اجرایی رسمیندارد؟ خب تخلف از قانون را بسپارید دست نیروی انتظامی. بسیج با انگیزه از صحنه مقابله متمرکز با هنجارشکنیها کنار زده شد. نیروی انتظامیمأموریتهای محوله فراوانی را برعهده داشت، کمبود نیرو و گاه فقر انگیزه به مرور باعث شد که مقابله با بی حجابی به حداقل ممکن برسد و البته امروز اوضاع به گونهای است که دیگر جمهوری اسلامیحتی در حفظ ظواهر دینی هم دچار خلأ جدی شده است.
حزب الله لبنان به خصوص در دوره حضور عماد مغنیه، موی دماغ استکبار بود. هر از گاه در گوشهای از دنیا منافعی از رژیم صهیونیستی یا حامیانش با تهدید جدی مواجه میشد. اتخاذ روشهای چریکی و پارتیزانی و بهره مندی از قواعد جنگهای نامنظم باعث غلبه میدانی حزب الله شده بود. حزب الله اما شاید به توصیه خرس خالهها به سمت پذیرش قواعد مرسوم سیاسی و نظامیو اصول دیپلماسی رفت. حالا اما دشمن او از عملیات پیجری گرفته تا ترور هوشمند تک تک چهرههای موثر آن شروع به قلع و قمع و چیدن پر و بال حزب الله کرده و حتی به رغم امضای آتش بس صوری هم به اقدامات خودش ادامه میدهد و ابایی از پذیرش اتهام تروریسم دولتی ندارد. حزب الله نیز بعد از هر ترور و از دست دادن یکی از فرماندهان میدانی اش بیانیه میدهد که صبرش اندازهای دارد.
نظام مند بودن خوب است و منافاتی با انقلابی گری ندارد؛ اما باید پذیرفت "گاه" نظم را میتوان در بی نظمیجست. "گاه" به اقتضای شرایط برای تقابل با زیاده خواهی دشمن و برهم زدن موازنه قدرت باید به زیر میز کوبید.