همه امامان ما یا با شمشیر خصم و یا با سمّ و زهر کینه دشمن به شهادت رسیدند. علت بغض دشمن با پیشوایان دین هم به خاطر دعوای علمیو عرفانی نبود! ائمه ما از نظر علم و ادب و عرفان و ... سرآمد جوامع بودند؛ اما آن چه سبب دشمنی حکّام میشد وجه سیاسی شخصیت آن بزرگان بود.
حسین علیه السلام را به خاطر ارث و میراث ذبح ننموده و خاندان اطهرش را بر سر آن به اسارت نبرده اند! حسین برخاسته بود برای امر به معروف و نهی از منکر و احیای سیرت رسول اکرم(ص) که بر مذاق ظالمان خوش نیامد.
تاب عدالت علی علیه السلام را نداشتند و سنّت او در عمل به اسلام راستین را با منافع خویش در تضاد میدانستند که بر ضدش جنگها راه انداخته و عاقبت فرق مبارکش را در سحرگاه مسجد کوفه شکافتند.
همه ائمه ما سیاسی بودند و کسی نمیتواند بگوید که من اهل بیت را دوست دارم؛ اما در سیاست دخالت نمیکنم! نمیشود عاشق علی بود و مرامش را بر نتافت. نمیشود ذکر حیدری گفت و در مقابل ظلم و بی عدالتی ساکت نشست.
امروز اگر علی علیه السلام حضورداشت آیا در مقابل توحش غاصبان قدس و بی پناهی کودکان مظلوم یمن و کشمیر و نیجریه و ... سکوت اختیار میکرد؟ اگر چنین بود که دیگر او را امام عدالتخواهان و رهبر مستضعفان جهان نمیخواندند.
حسین علیه السلام که بیعت مثل خودش را با مثل یزید جایز نمیدانست فراتر از محدوده زمان و مکان، راه ایستادگی در برابر حق کشیها را ترسیم نمود تا حتی آن هندوی آزادی خواه نیز قیام در برابر ستم را به تبعیت از نهضت امام عاشوراییان تلقی نماید.
"کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً"1 خط و مشی ترسیمیعلی علیه السلام برای همه رهروان حقیقی طریق عدالت در طول تاریخ است. هر که علی را قبول دارد و مرامش را میستاید درد محرومان و مظلومان سراسر عالم را دغدغه خویش میداند.
روز قدس، روز بیعت با مسیر اهل بیت است. فرصتی است برای آن که نشان دهیم راه امامان خویش را مستدام دانسته و پیروی از مکتب علوی را محصور کلام و اشک و دعا و ادعا نمیدانیم.
1- نامه 47 نهج البلاغه