loading...

اشک آتش

Content extracted from http://ashkeatash.blog.ir/rss/?1747278002

بازدید : 2
سه شنبه 29 ارديبهشت 1404 زمان : 19:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک آتش

شهید شعبان نصیری

یک کتابچه‌‌‌ای چاپ شده درباره شهید شعبان نصیری، کار کوتاه و جالبی است چند باری هم منتشر شده است.

شعبان نصیری شهید مدافع حرم است اهل کرج و تهران، که در عراق فعالیت داشت. خیلی از شهدای مدافع حرم در عراق را نمیشناسیم. انتشار خاطرات این شهدا کار با ارزشی است هم از این جهت که ادای دین کوچکی به ساحت منورشان صورت گرفته باشد هم اینکه اتحاد بین دو ملت ایران و عراق را که خار چشم دشمنان اسلام است تقویت نماید. خدا نیامرزد صدام را که چگونه نقشه استعمار را برای رو در رو قرار دادن برادران دینی به اجرا در آورد.

شهید شعبان نصیری در دفاع مقدس خیلی زحمت کشید. بعدش در مناصب بزرگی در حوزه حفاظت ناجا و بنیاد جانبازان و... مشغول به کار شد. روال منطقی اینطور است که بعد از اینهمه مسئولیت دیگر باید به استراحت بپردازد. رفت به میدان جنگ آنهم در نوک قله نبرد با داعش و خطرناکترین خطوط مقدم ایستاد و نیروهای رزمنده را هدایت کرد. اسیر مقام و جاه و مکنت دنیا نشده بود. این خیلی مهم است. چرب و شیرین دنیا فریبش نداد.

نمی‌گذاشت کار روی زمین بماند حتی اگر فراتر از شرح وظایفش بود، حتی اگر به ظاهر در شأنش نبود. بلند می‌شد و حرکت می‌کرد تا بقیه هم یاد بگیرند و حرکت کنند. برای همین گاهی در جلسات مهم اداری و سازمانی و یا در میدان جنگ، او را با نیروی آبدارچی و یا سربازی داوطلب اشتباه می‌گرفتند. چیزی نمی‌گفت و امر و نهی شان را با لبخند اطاعت میکرد. کمی‌بعد می‌فهمیدند او رئیس جلسه و یا مستشار و فرمانده میدان است. اوج خطر که همه کپ می‌کردند یا به پناهگاهی می‌خزیدند درست خلاف جهتشان به دل خطر می‌زد. بقیه هم روحیه بگیرند و پا پیش بگذارند. ببینند دشمن زبون از آنها وحشت بیشتری در دل داشته و بیشتر مهیای فرار و ترک میدان است. می‌گفت من بنشینم نیروهایم دراز می‌کشند!

رفت به سومالی. این را خیلی‌هایمان کمتر شنیده ایم. در دوره طاغوت به آمریکا در ویتنام کمک می‌کردیم، به اسرائیل کمک می‌کردیم، برای حفظ منافع غرب به عمان نیرو اعزام می‌کردیم و...، در جمهوری اسلامی‌اما به انسانها و مفهوم انسانیت کمک می‌رسانیم. خشکسالی در سومالی و مرگ دردناک مردم این کشور محروم آفریقایی فقط نقل اخبار و مایه تأسف لحظه‌‌‌ای آزادگان حقیقی نبود. حاج شعبان نصیریو دوستانش وقتی دغدغه آقا را شنیدند که فرمود "من غصه سومالی را دارم" امکاناتی محدود فراهم آورده و به شاخ آفریقا شتافتند و در حد توان به گرسنگان بی پناه این کشور خدمت نمودند. شهدا شرافت را معنا نمودند.

بازدید : 2
سه شنبه 29 ارديبهشت 1404 زمان : 19:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک آتش

نمایشگاه مجازی - عباس حبیب: روایت زندگی شهید عباس ابوترابی‌راوری

کتاب عباس حبیب را خواندم. کار بچه‌های کرمان است. آدم را به فکر وا می‌دارد. شهید عباس ابوترابی و عباس ابوترابی‌ها کم نبوده و نیستند. کارگری زحمت کش و کم بضاعت با چند بچه قد و نیم قد در منطقه‌‌‌ای محروم که با تمام وجود پای اسلام و انقلاب می‌ایستد به دل خطر می‌زند، دلبستگی‌هایش را رها می‌کند، سهمی‌از سفره انقلاب نمی‌طلبد، بالاترین داشته مادی خویش یعنی جان شیرینش را در طبق اخلاص برای این مکتب فدا می‌کند... مثل او را زیاد دیده و می‌بینیم. آدمهایی کم توقع، پر تلاش و مظلوم که بار اصلی صیانت از انقلاب بر دوش آنها بوده و هست. انقلابی که متعلق به مستضعفان است و اگر به ورطه بی توجهی به ولی نعمتانش بیفتد آخر و عاقبتی نخواهد داشت. مدیون و البته شرمنده چنین انسانهای رشیدی هستیم. روحت شاد دلاور. شهادت چقدر به انسانها بها می‌دهد. و البته هر کس به شهادت رسید لایق این بها بوده است. خیلی‌ها دست و پا می‌زنند با پول و تبلیغات و رسانه و ... ماندگار و عزیز شوند؛ اما کارگری ساده و محروم و بی ادعا به برکت خلعت جاودان شهادت به جایگاه رفیعی می‌رسد که همه به احترامش صف بسته، تبرکی از پرچم و تابوت و خاک پاکش می‌جویند و شفا و اجابت دعا را در پای مزار منورش به چنگ می‌آورند.

بازدید : 3
سه شنبه 29 ارديبهشت 1404 زمان : 19:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک آتش

photo_2025-05-18_16-51-57_1zs.jpg

صبح در حال عبور از خیابان عمار یاسر قم چشمم به کاغذ نصب شده پشت شیشه کافه‌‌‌ای افتاد که نوشته بود قهوه برای پاکبان عزیز و زحمت کش شهرمان رایگان می‌باشد. رفتم داخل مغازه و از او تشکر کردم. روحیه بخشش و کرامت و بزرگواری و مهربانی در فضایی که رقابت بر سر مادیات و حسّ زیاده خواهی و منفعت جویی گسترش پیدا کرده، ستودنی و شایسته تقدیر است.

برچسب ها
بازدید : 2
دوشنبه 28 ارديبهشت 1404 زمان : 18:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک آتش

photo_2025-05-16_07-11-06_8dnn.jpg

قم در طول دفاع مقدس بارها مورد حملات شدید هوایی دشمن قرار گرفت. بسیاری از خیابانهای مرکز شهر محل اصابت بمب و موشک دشمن و شهادت دهها تن از مردم بی گناه کوچه و خیابان است. نقل شده که در یک روز قم شاهد تشییع پیکر صد شهید بوده است. گاهی به کاروانهای دانشجویی که به قم می‌آیند تأکید می‌کنم اطراف حرم، بازار، چهارمردان و... دست کمی‌از مناطق عملیاتی نداشته و قدمگاه و معراج شهدای بسیاری بوده است. یکی از تاریخی ترین جنایات رژیم بعث اصابت موشک به خانه‌‌‌ای مسکونی سمت چهار راه سجادیه است که عده‌‌‌ای از خانمها با کودکانشان در روضه حضرت زهرا سلام الله به شهادت رسیدند. پیشتر تصویری از تابلوی یادمان این فاجعه را در وبلاگ منشر کردم. به تازگی در محل بمباران سه راه بازار قم (جنب بانک سپه) که منجر به شهادت تعدادی از دانش آموزان این شهر گردید هم تابلوی یادمانی نصب شده که تصویری از آن را خدمتتان تقدیم می‌کنم. امیدوارم ثبت و انتقال حقایق دوران جنگ تحمیلی به عنوان رسالتی مهم و سازنده بیش از پیش مورد توجه فعالان و مسئولان این عرصه قرار بگیرد.

بازدید : 3
دوشنبه 28 ارديبهشت 1404 زمان : 18:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک آتش

خرید و قیمت کتاب تنها در باغ زیتون خاطرات شهید مدافع حرم علی سعد از صادق  عباسی به نشر شهید کاظمی‌از غرفه غرفه فرهنگی کتاب رحیل

شهدای مدافع حرم خوزستان مظلومند. کمتر به آنها توجه شده است. خوزستان همانطور که در جنگ تحمیلی خوش درخشید و شهدای گمنام بسیاری را تقدیم کرد در عرصه دفاع از حرم هم به خاطر آشنایی رزمندگانش با لهجه عربی از پیشتازان ورود به جرگه ایثار و شهادت بود.

شهید علی سعد اهل دزفول است از خانواده شهداست. هم حافظ قرآن بود هم محافظ آن. فرمانده محور بود اما جای بچه‌هایش نگهبانی می‌داد، مجروح را می‌آورد عقب، مهمات می‌رساند و... خیلی جاها کاری که وظیفه اش نبود را انجام داد و چیزی نگفت و کسی نفهمید.

علاقه عجیبی به حضرت به معصومه سلام الله داشت. چه در زمان آموزش و چه بعد از ازدواج که در تهران بود هر فرصتی دست می‌داد تنها یا با دوستان و خانواده به قم می‌آمد و بارگاه منوّر آیینه وجود زهرای مرضیه و زینب ثانی را زیارت می‌کرد. اسم اولین دخترش را هم گذاشت معصومه.

خانم برایش جبران کرد. اهل بیت که زیر دین کسی نمی‌مانند. برای هیچ یک از محبینشان کم نمی‌گذارند.

پیکر مفقودش بعد از چهار سال برگشت. آوردند دزفول مزار جناب سبزه قبا که برادر امام رضا و حضرت معصومه است طواف دادند. همین حین یک مینی بوس از قم رسید. خدام حرم حضرت بودند آمده بودند برای کمک به سیل زدگان خوزستان که فهمیدند قرار است شهید مدافع حرم تشییع شود. روی تابوت علی سعد را با پرچم حرم خانم پوشاندند. زیر تابوت را هم خود خدام دست گرفتند و در شهر گرداندند...

بازدید : 4
يکشنبه 27 ارديبهشت 1404 زمان : 8:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک آتش

photo_2025-05-17_06-04-41_wpj.jpg

آقا محمدحسین طبرستانی را از وقتی که شناختم یعنی دوره نوجوانی همه اش در حال دویدن بود برای مسجد، برای بسیج، برای کارهای فرهنگی و خیریه و...

الان با کوله باری از تجربه میدانی فعالیت در عرصه انقلاب و اجتماع، یکی از بزرگترین هیأتها، یکی از بزرگترین موکبها، یکی از بزرگترین مجموعه‌های جهادی کشور را اداره میکند. دامنه فعالیتهای این نیروی خودجوش و آتش به اختیار عرصه دفاع از ارزشها فراتر از بابل و مازندران در تهران و خوزستان و قم و لرستان و کرمانشاه و... نیز نمود و جلوه‌هایی زیبا و ماندگار پیدا کرده است. سر قضیه ساخت مسکن زلزله زدگان در برنامه‌‌‌ای تلویزیونی با او گفتگو کرده بودند که چطور یک هیأت و یک مجموعه مردمی‌مستقل مذهبی میتواند اینطور گستره اثرگذاری اش را حتی بالاتر از سازمانهای دولتی در سطحی عالی و آموختنی به پهنای کشور وسعت ببخشد؟

نمیدانم شاید کرونای جدید است که زده به قلب و ریه او. حالا در بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران بستری است. دیشب که خبر کسالتش را منتشر کردم، امام جمعه تماس گرفت، فرماندار پیام داد، دوستان مشترک خبر گرفتند و پیگیر شدند. رفقا همه مطلعند و برایش دست به دعا برده اند. شما هم حمد شفایی برای سلامتی محمدحسین بخوانید. عمری برای اهل بیت و به خصوص اباعبدالله دوید و از جان مایه گذاشت‌‌ان‌شاءالله به حق ام الائمه مادرمان حضرت زهرا هر چه زودتر صحیح و سالم و تندرست برگردد به عرصه خدمت و آماده شود برای روزهای با شکوه عرفه و غدیر و محرم و اربعین. دوباره با پای خودش برود بالای سر مدارس نیمه کاره‌‌‌ای که در مناطق محروم لرستان و خوزستان در دست ساخت دارد، بیاید قم بالا سر محموعه جهادی اش بایستد و خدمت کند، برود نجف و کربلا موکب اربعین را مهیا کند. باز هم کبوتر حرم حسینی باشد،‌‌ان‌شاءالله.

بازدید : 4
يکشنبه 27 ارديبهشت 1404 زمان : 8:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک آتش

آموزش بروزرسانی گوشی و نکات مهم به روز رسانی اندروید

دیروز یک آقا و خانم تبلت به دست جلوی مرا در پیاده رو گرفتند که دو دقیقه‌‌‌ای وقت بگذار برای انجام نظر سنجی. گفتند از صدا و سیما هستیم. درباره علت گرایش بعضی مردم به ماهواره پرسیدند و میزان تأثیر آن در وضع موجود جامعه و... گفتم تنوع طلبی، کنجکاوی و گاه چشم و هم چشمی‌دلیل گرایش به سمت شبکه‌های ماهواره‌‌‌ای است و توضیح دادم که البته امروز با فراگیر شدن شبکه‌های مجازی که راحت تر و همیشگی در دسترس مردم قرار دارد ماهواره باید در مرتبه دوم تأثیرگذاری فرهنگی و اجتماعی دیده شود. من فیلترشکن ندارم اما همین واتساپ محترم و مرتجع خودمان تمام مطالبات کانالهای ضدانقلاب را بی دردسر مقابل چشمم قرار میدهد و.. می‌گفتند این جوابهای شما داخل گزینه‌های ما نیست و نمی‌دانیم کدامیک از جوابهای موجود را باید تیک بزنیم! گفتم چه گزینه‌هایی است ببینم به آنچه فکر میکنم نزدیکتر باشد همان را بزنید. گفتند نمی‌توانیم گزینه‌ها را لو بدهیم!

چند وقت پیش جوانی هجده ساله برای مصاحبه ورودی به یکی از نهادها رفته بود. درباره تفکرات دکتر سروش از او سوال کرده بودند. بنده خدا اصلا اطلاعی نداشت، اسمش را هم نشنیده بود. گفتم چه مصاحبه گر بی ذوقی! دکتر سروش، تفکرات و حواشی او مال زمان نوجوانی و جوانی ما بود یعنی اواخر دهه شصت و اواسط هفتاد. بعدش دیگر به کنج عزلت رفت، فراموش شد و مسأله روز قشر جوان نبود. درست مثل فتنه مهسا که نسل اغتشاشگران عوض شد و در سال 401 دیگر کسی شعارها و مطالبات اغتشاشگران 88 را تکرار نمی‌کرد.

عزیزانی که دنبال نظر و افکار سنجی هستند باید کمی‌به روزتر باشند.

راستی درباره تأثیر ماهواره بر آشوبهای احتمالی هم سوال کردند که گفتم قطعا ماهواره و شبکه‌های بیگانه طرفدار اغتشاش و شورش هستند ولی آنقدری که مسئولان عزیز ما با عدم نظارت بر بازار و افزایش گرانی و بی برقی و بیکاری و فقدان مسکن و... دارند مردم را به طغیان می‌کشانند از دست رسانه‌های دشمن بر نمی‌آید.

بازدید : 4
يکشنبه 27 ارديبهشت 1404 زمان : 8:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک آتش

چگونه خادم حرم امام رضا (ع) شوید؟ - خبرگزاری حوزه

دیروز راننده اسنپ از حرفهایم اینطور برداشت کرد که شاید در حرم خانم کاره‌‌‌ای باشم. دنبال واسطه و پارتی بود.

کارمند شهرداری بود. عصرها می‌آمد اسنپ کار میکرد که در امرار معاشش کمکی باشد. چند شب را در هفته می‌رفت مسجد جمکران برای خادمی. حالا مدتی است درخواست داده چند شبی را هم بیاید حرم خانم خدمت کند، صف تقاضا زیاد است و افتاده ته نوبت.

این از ویژگی‌های تمدن جهانی اسلام است که عده‌‌‌ای به جای آن که از هر فرصتی برای نفع و درآمد بیشتر بهره ببرند پاسی از وقت و عمر و بضاعت خویش را در راه خدمت به خدا و خلق خدا وقف می‌کنند. ایام اربعین را ببینید بعضی‌ها با چه ذوق و اشتیاقی از مال و مکنت اندک خود برای پذیرایی از مردم می‌گذرند! مجموعه‌های خیریه و جهادی و... را ببینید.

چرا رسانه‌های فراگیر عالم این ذوق فطری تمدن ساز الهی و شور خدمت و تعالی اندیشه و فرهنگ را که جلوه‌‌‌ای از حیات مهدوی عصر ظهور است به نمایش نمی‌گذارند؟ این حقیقت در نقطه مقابل تمدن پوشالی غرب و نظام سرمایه داری است که اصل را بر سودجویی بیشتر و نفع بالاتر و زراندوزی فراوان تر ولو به قیمت بدبختی و آوارگی و فقر دیگران می‌گذارد. لذتها و تمکن عالم منحصر در فرا دست‌هاست حتی اگر فرودست‌ها زیر چرخ دنده‌های توسعه شهوانی و زیاده خواهانه مستکبرین له و نابود شوند.

جالب است رسانه‌های غرب همچنان اروپا را مهد تمدن و انسانیت و شرق و مسلمین را عقب مانده و بی فرهنگ معرفی می‌کنند. جالب تر آنکه هر جا که جنایت و عقب ماندگی ایجاد شد رد دستهای پلید غرب نیز در پشت پرده آن پیداست.

برچسب ها کدام فرهنگ,
بازدید : 4
شنبه 26 ارديبهشت 1404 زمان : 8:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک آتش

استاد مهربان، ویژه نامه یادبود مرحوم حجت الإسلام و المسلمین مهندسی

کتاب استاد مهربانرا خواندم. درباره شخصیت مرحوم حجت الاسلام محمدمهدی مهندسی که به همت دوستانش در مجمع عالی حکمت اسلامی‌منتشر شد.

حدود چهارده سال از فوت این دانشمند بزرگ می‌گذرد. او را خیلی‌هایمان به عنوان کارشناس برنامه سمت خدا می‌شناختیم. همان موقع هم از خبر سکته قلبی و رحلت وی غمگین شدم. سن و سال چندانی نداشت. حکمت خدا را نمی‌دانم. این آدمهایی که عالم و مفید هستند کاش عمری طولانی تر داشته باشند. کاش لااقل چیزی شبیه فلش وجود داشت وقتی اندیشمندی از دنیا می‌رود ناگفته‌هایی که فرصت بیان و ثبتش را نداشته از ذهنش استخراج می‌شد.

مرحوم استاد برجسته حوزه و دانشگاه و بسیار اهل علم و فضل و اندیشه بود. خیلی‌ها به چنین مرتبت علمی‌که دست می‌یابند تمام وقت و عمر خود را می‌گذارند برای خواندن و نوشتن و تدریس و تعلیم. کمتر به سفرهای تبلیغی می‌روند. اما حجت الاسلام مهندسی هیچگاه اسیر باد غرور نشد و هر وقت هر فرصتی که توانست به سفرهای تبلیغی و همنشینی با مردم به خصوص جوانان شتافت. جالب است خانه‌‌‌ای که خرید و در آن نشست متعلق به شهید آیت الله مفتح بود. راه او را در روشنگری و جهاد تبیین ادامه داد. از دنیا که رفت در حجره‌‌‌ای از حرم حضرت معصومه سلام الله دفن شد که قبر شهید مفتح در آن قرار دارد.

قبل از انقلاب بود. از شهر کوچک آباده، می‌خواست بیاید قم طلبه بشود. همه مخالفت کردند. با هوش و استعدادی که در او می‌دیدند یقین داشتند دانشگاه برود آینده از آن او خواهد بود. سه روز اعتکاف و مسجدنشینی، عزمش را جزم ساخته بود. می‌گفت اتفاقا چون استعداد و هوشی از خدا به امانت دارم باید بروم حوزه و خادم مکتب وحی شوم، دین را بشناسم و بشناسانم.

یک پیکان را با قرض و قوله خریده بود. همان را هم دزد برد. پسرش آمد و گفت خبری بد دارم. ماجرا را تعریف کرد. پدر ناراحت شد اما نه از ربوده شدن پیکان که مگر مرتکب گناهی شده ای، غیبت و تهمتی زده ای، حقی را ضایع کرده‌‌‌ای که خبرش بد باشد؟ مال دنیا که عاریه‌‌‌ای بیش نیست.

دوست نداشت جایی از او تعریف و تمجید کنند. زیر پای علامه حسن زاده خم شد و خاک پای او را تبرک برداشت. در کفشداری حرم خانم هم دور از چشم مردم به آرامی‌دست می‌کشید جایی که کفشها را می‌گذارند و بر می‌دارند، خاک قدوم زوّار اهل بیت را توتیای چشم خود می‌ساخت. آخرین جلسه تدریسش انگار که گواهی به دلش راه یافته از شاگردانش خواست اگر دیگر عمری به دنیا نداشت شهادت بدهند که محبّ اهل بیت و دلبسته آل الله بود. در بیمارستان بستری بود. درد می‌کشید. مردمی‌که او را می‌شناختند در گوشه گوشه کشور دست به دعا و مناجات بردند. خبر که به گوشش رسید گفت الحمدلله، این کسالت و رنج من باعث شد مردم بیشتر به خدا نزدیک شوند. شاگرد خاص عالم و فیلسوف و عارف گمنام، آیت الله شیخ یحیی انصاری شیرازی بود. استاد خبر فوتش را که شنید گفت مرغی از باغ ملکوت بود که به پرواز درآمد. راستی دنبال کار و اثری درباره شخصیت و خاطرات شیخ یحیی می‌گردم. چیزی پیدا نکرده ام. درباره او آنچه که شنیده بودم را مدتی پیش نوشته و در وبلاگ منتشر کردم؛ اما صاحب خرد و ره پیموده‌‌‌ای چون او که همه علمای معاصر در وصفش کلامی‌دارند حیف است اینقدر ناشناخته بماند. رحمت الله به عشاق اباعبدالله. حرم که میروم سری به قبور مراجع می‌زنم، کنار مزار آیت الله بهاءالدینی راحت ترم. جمع مراجع فقید آنجا جمع است. اسم آن قسمت را گذاشته ام ایستگاه شرمساری! آدم خودش که می‌داند چه کاره است. بعد میروم کنار مزار شیخ یحیی از او می‌خواهم آن دنیا همنشینش باشم. می‌دانم آرزوی بزرگی است؛ اما خدا هم خدای ناممکن‌هاست.

بازدید : 7
شنبه 26 ارديبهشت 1404 زمان : 8:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشک آتش

سید ابراهیم رئیسی

" سید ابراهیم رئیسی" نام کتابی است چهل صفحه‌‌‌ای رقعی و زیبا که با قیمتی مناسب و نسبتاً ارزان به تازگی از سوی موسسه مطاف عشق منتشر شده و در اختیار علاقمندان قرار گفته است. نه اینکه چون به قلم این حقیر است بخواهم تعریف و تمجید کنم، باور کنید نهایت دقت و وسواس صورت گرفت که در این اثر مختصر از همه زوایا به زندگی و خاطرات سید ابراهیم توجه نشان داده شده و ادای دینی اندک به ساحت آن خادم دلباخته و بی ادعای مکتب قدس رضوی و شاگرد راه پیموده آستان علوی و فرزند راستین خمینی کبیر صورت بگیرد.

" طلبه تراز بود، مدیر تراز، دادستان تراز، رئیس جمهور تراز... در هر جایگاهی که قرار گرفت آنطور بود که باید باشد. شهادتش گرد غربت را از چهره اش زدود. باعث شد حالا هر کس می‌خواهد مثالی از یک طلبه و مدیر و مسئول و قاضی و رییس موفق و تراز بزند به سید ابراهیم رئیسیاشاره کند."

این را از عمق جان باور دارم بعضی‌ها مثل مطهری و‌هاشمی‌نژاد و آوینی و رئیسی و... تا شهید نشوند گرد غربت از چهره شان زدوده نخواهد شد.

برای تهیه این اثر میتوانید به سایت موسسه مطاف عشق مراجعه نمایید:

https://mataf.ir/product/37621/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d9%85%db%8c%d9%86%d9%85%d8%a7%d9%84-%d8%b3%db%8c%d8%af-%d8%a7%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%87%db%8c%d9%85-%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3%db%8c /

تعداد صفحات : 4

آمار سایت
  • کل مطالب : 41
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 60
  • بازدید کننده امروز : 60
  • باردید دیروز : 24
  • بازدید کننده دیروز : 25
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 86
  • بازدید ماه : 3089
  • بازدید سال : 21924
  • بازدید کلی : 106096
  • کدهای اختصاصی